فهرست مطالب

Researcher Bulletin of Medical Sciences - Volume:11 Issue: 1, 2006

Researcher Bulletin of Medical Sciences
Volume:11 Issue: 1, 2006

  • 74 صفحه، بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1385/08/01
  • تعداد عناوین: 11
|
  • سید موید علویان، امیرهوشنگ محمدعلیزاده، سید حمید موسوی، علیرضا شفیعی کندجانی صفحه 1
    سابقه و هدف
    نقش ویروس ها در تحریک بیماری های خود ایمنی و بروز اتوآنتی بادی ها مطرح شده است. در منطقه مدیترانه هپاتیت C مزمن شایع ترین عامل ایجاد کننده بیماری مزمن کبدی است. هدف این مطالعه تعیین میزان شیوع آنتی بادی ضد تیرویید پراکسیداز (Anti-Tpo) و تیروگلوبولین (Anti-Tg) و تعیین نقش پیشگویی کننده متغیرهای احتمالی در بروز این اتوآنتی بادی ها در مبتلایان به هپاتیت C مزمن قبل از درمان با اینترفرون آلفا بوده است.
    مواد و روش ها
    بر اساس مطالعه توصیفی- مقطعی وجود Anti-Tpo، Anti-Tg، و سطوح سرمی ALT و TSH و ژنوتیپ ویروس در نمونه سرم 103 بیمار مبتلا به هپاتیت C مورد ارزیابی قرار گرفت. بیماران دارای HBs Ag، HBc Ag، سابقه بیماری خود ایمنی تیرویید در فرد یا خانواده، گواتر سفت و نامنظم، بیماری گریوز، دیابت نوع 2 یا سایر بیماری های مزمن کبد و حاملگی بررسی نشدند. درجه و مرحله درگیری کبد در 69 بیمار که اندیکاسیون بیوپسی کبد داشتند تعیین شد. از آزمون مجذور کای (یا دقیق فیشر)، تی و رگرسیون لجستیک برای ارزیابی ارتباط وجود اتوآنتی بادی های تیرویید و متغیرهای احتمالی استفاده شد.
    یافته ها
    هفتاد بیمار (%68) مرد بودند. متوسط سن بیماران 40.6± 13.6 سال بود. میزان Anti-Tpo و Anti-Tg به ترتیب 9.7 درصد 10) بیمار(و 5.8 درصد 6) بیمار(بود. شیوع Anti-Tpo و Anti-Tg در مردان %8.6) و (%7.1 و زنان %12.1) و (%3 تفاوت معنی داری نداشت. براساس تحلیل رگرسیون لجستیک متغیرهای مورد بررسی نقشی در پیشگویی وجود اتوآنتی بادی نداشتند.
    نتیجه گیری
    فقدان ارتباط بین متغیرهای مذکور و اتوآنتی بادی های تیرویید بیانگر عدم وجود ترجیح خاص)سن، جنس، TSH، ALT و نظایر آن ها(در غربال گری این اختلال در مبتلایان به هپاتیت C است. علاوه بر این، ممکن است نقش HCV به ویژه در مراحل اولیه عفونت، در بروز اختلال خود ایمنی تیرویید بیشتر باشد.
    کلیدواژگان: هپاتیت مزمن C، آنتی بادی ضد تیرویید، ویروس هپاتیت C، شیوع، ژنوتیپ ویروس
  • شیرزاد ازهری، مسعود شابه پور، حسین نایب آقایی، علی ارجمند، فاطمه فلاح صفحه 7
    سابقه و هدف
    مطالعات مختلف موید آن است که روش درمانی وسیله گذاری به روش قطعه کوتاه با شکست زودرس همراه است. گرچه نقش فیوژن بسیار مهم است، اما این شکست درمانی در مطالعات مختلف با آمار متفاوت تایید شده است. در این مطالعه نتایج درمان و پیامد عملکرد بیماران دچار شکستگی چند نکته ای پشتی- کمری به وسیله روش وسیله گذاری قطعه کوتاه (Short Segment Fixation) بررسی شده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه 40 بیمار با شکستگی چند تکه ای پشتی- کمری به مدت 1 سال بعد از جراحی بررسی شدند. همه بیماران شکستگی T12 یا L1 یا L2 داشتند و هیچ یک دچار نقص عصبی نبودند. همه بیماران از نظر پیامد رادیوگرافیک شامل درصد کاهش ارتفاع مهره، اندکس ساژیتال و کیفوز موضعی قبل و بعد درمان در فواصل معین پیگیری شدند. ضمنا پیامد عملکرد بیماران با مقیاس لیکرت نمره گذاری و بررسی شد.
    یافته ها
    در 40 بیمار بررسی شده متوسط اندکس ساژیتال قبل از عمل 23.5 درجه بود که بعد از عمل به 4.45 درجه اصلاح شد ولی در عرض سه ماه به 9.12 درجه و در 6 ماه به 12.35 درجه و بالاخره در یک سال بعد به 14.7 درجه پیشرفت کرد. متوسط کاهش ارتفاع مهره قبل از عمل در بیماران 37.38 درصد بود که بلافاصله بعد از عمل 11.9 درصد، در سه ماه 16.57 درصد، در شش ماه 17.92 درصد و یک سال بعد 20 درصد بود. دوازده بیمار (%30) شکست درمانی رادیولوژیک یا عدم تصحیح بیش از 10 درجه داشتند. متوسط نمره درد و عملکرد با معیار لیکرت 7.9 بود که موید پیامد بالینی خوب برای بیماران است.
    نتیجه گیری
    روش درمانی وسیله گذاری به صورت قطعه کوتاه در شکستگی های چند تکه ای پشتی- کمری با درصد بالای شکست درمانی در رادیوگرافی های پیگیری همراه است ولی پیامد بیماران از نظر درد و عملکرد خوب بوده است. انتخاب دقیق تر بیماران کاندید درمان با این روش، توجه به شدت شکستگی مهره همچنین نوع وسیله به کار رفته، برقراری فیوژن مناسب و اصلاح اولیه دقیق در ساژیتال اندکس با پیامد بهتری همراه خواهد بود.
    کلیدواژگان: وسیله گذاری قطعه کوتاه، شکستگی چند تکه ای پشتی- کمری، اندکس ساژیتال، پیامد
  • محمد قاسمی برومند، جعفر اصلانی، سیدناصر عمادی، زهره امیری صفحه 13
    سابقه و هدف
    این تحقیق با هدف تعیین فراوانی ضایعات دیررس چشمی، ریوی و پوستی ناشی از گاز خردل 17 سال بعد از بمباران شیمیایی شهرستان سردشت انجام گرفته است.
    مواد و روش ها
    پژوهش به روش توصیفی بر روی 600 نفر از ساکنین شهرستان سردشت که در معرض تماس با خردل قرار گرفته بودند، انجام شد. معاینات کامل چشمی، ریوی و پوستی توسط متخصص چشم، فوق تخصص ریه و متخصص پوست انجام شد.
    یافته ها
    از 600 نفر مورد بررسی، 50.3 درصد مذکر، 49.7 درصد مونث و در محدوده سنی 17-80 سال بودند. 83.2 درصد، متاهل و 16.8 درصد مجرد بودند. حدود 72.8 درصد سابقه مصرف داروی چشمی، 66.7 درصد داروهای ریوی، 61.8 درصد داروهای پوستی داشتند. 96.2 درصد دارای علایم اولیه چشمی، 80.7 درصد دارای علایم ریوی و 83.8 درصد دارای علایم پوستی بودند. 64.7 درصد سابقه بستری داشتند. 36.7 درصد دارای ضایعات خفیف چشمی، یک درصد دارای ضایعات متوسط چشمی، 45 درصد دارای ضایعات خفیف ریوی، 0.8 درصد دارای ضایعات متوسط ریوی، 31.3 درصد دارای ضایعات خفیف پوستی و 0.2 درصد دارای ضایعات متوسط پوستی بودند. هیچ یک ضایعه شدیدی نداشتند. شدت ضایعات خفیف ریوی بیش از چشمی و پوستی بود. شدت ضایعات متوسط چشمی بیش از ریوی و پوستی بود.
    نتیجه گیری
    در کسانی که در مناطق آلوده به گاز خردل زندگی می کنند، احتمال عوارض دیررس چشمی، ریوی و پوستی وجود دارد. پیشنهاد می شود تحقیقات جامع تری در خصوص سایر عوارض در اعضای مختلف بدن مصدومان انجام شود.
    کلیدواژگان: گاز خردل، عوارض دیررس چشمی، عوارض دیررس ریوی، عوارض دیررس پوستی، مجروحان جنگی، سردشت
  • شهریار نیک پور، الهام محمدحسینی صفحه 21
    سابقه و هدف
    سی تا 40 درصد بیماران مبتلا به بیماری سیلیاک علایم دیس پپسی دارند. شیوع این بیماری در بیماران مبتلا به دیس پپسی بالاتر از جمعیت عمومی است. این تحقیق به منظور تعیین فراوانی بیماری سیلیاک در بیماران مبتلا به دیس پپسی بدون زخم مراجعه کننده به بیمارستان لقمان حکیم طی سال های 1381 تا 1384 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی 400 بیمار مبتلا به دیس پپسی که به درمانگاه گوارش بیمارستان لقمان حکیم تهران در طی سال های 1381-1384 مراجعه کرده بودند با توجه به اندیکاسیون انجام آندوسکوپی مورد بررسی قرار گرفتند. بعد از شرح حال و معاینه فیزیکی پرسشنامه مشخصات فردی بیماران و علایم گوارشی تکمیل گردید. CBC چک شد و از بیمارانی که در CBC آنمی داشتند آهن سرم، ترانسفرین سرم و فریتین چک شد. بیمارانی که آنمی فقر آهن یا اسهال مزمن داشتند از مطالعه حذف شدند، سپس آندوسکوپی فوقانی انجام شد. بیمارانی که در آندوسکوپی زخم یا سرطان داشتند از مطالعه حذف شدند. در حین آندوسکوپی از قسمت دوم دئودونوم به وجود یا عدم وجود ضایعات ماکروسکوپی مثل کنگره دار شدن چین ها، موزاییک شدن مخاط، ندولاریتی مخاط و فقدان چین های مخاطی دقت شد و در تمام بیماران از انتهای قسمت دوم دئودونوم، 4 نمونه بیوپسی گرفته شد و جهت بررسی هیستوپاتولوژیک به بخش آسیب شناسی فرستاده شد و نمونه ها بر اساس معیار مارش (MARSH) بررسی شدند. در بیمارانی که ماکروسکوپی غیرطبیعی داشتند یا در میکروسکوپی یافته غیرطبیعی به نفع بیماری سیلیاک داشتند آزمون های سرولوژیک سیلیاک انجام شد.
    یافته ها
    چهارصد بیمار 206) مرد و 194 زن(با میانگین سنی 39 سال)محدوده 14 تا 80 سال(مورد بررسی قرار گرفتند. ماکروسکوپی قسمت دوم دئودونوم در 12.7 درصد بیماران غیر طبیعی بود. ندولاریتی در 5.5 درصد، نمای موزاییکی در 1 درصد، کنگره دار شدن چین های مخاط در 4.2 درصد و فقدان چین ها در 2 درصد بود. نتایج بیوپسی در این بیماران با بیماری سیلیاک مطابقت نداشت. در بررسی هیستولوژیک در یک بیمار افزایش طول کریپت، صاف شدن مخاط و آتروفی کامل پرز دیده شد. در 98 درصد بیماران لنفوسیت و پلاسماسل در مخاط به طور جزیی افزایش داشتند.
    نتیجه گیری
    شیوع بیماری سیلیاک در بیماران مبتلا به دیس پپسی بدون زخم زیاد نیست و شاخص های آندوسکوپیک دئودونوم برای تشخیص این بیماری سیلیاک ارزشمند نیستند.
    کلیدواژگان: دیس پپسی، بیماری سیلیاک، شاخص های آندوسکوپیک
  • محمدتقی ارزانیان، مهدی شهریاری، محمدسعید رحیمی نژاد صفحه 25
    سابقه و هدف
    بررسی محتوای اسیدهای نوکلئیک هسته های سرطانی و ارتباط آن با عود بیماری در کودکان مبتلا به لوسمی حاد لنفوبلاستیک بستری در بیمارستان کودکان مفید تهران طی سال های1372-1375.
    مواد و روش ها
    تحقیق در مرحله اول با طراحی توصیفی و در مرحله بعد با طراحی هم گروهی تاریخی انجام گرفت. در این مطالعه محتوای اسیدهای نوکلئیک هسته های سلول های سرطانی به روش فلوسیتومتری تعیین شد و پیش آگهی، درمان، عود بیماری و فوت در بیمارانی که اندکس DNA کمتر، برابر و یا بیشتر از 1.16 داشتند با آماره تحلیلی مورد قضاوت قرار گرفت.
    یافته ها
    تحقیق بر روی 69 کودک مبتلا به لوسمی حاد لنفوبلاستیک انجام شد و محتوی اسیدهای نوکلئیک هسته سلول های سرطانی مورد بررسی قرار گرفت. در گروه 43 بیماری که اندکس DNA برابر و یا بیشتر از 1.16 داشتند، بهبودی کامل و عدم عود در 76.7 درصد مشاهده شد. در گروه 12 بیمار با اندکس DNA کمتر از 1.16، 66.7 درصد بهبودی کامل داشتند. در ارزیابی مقایسه ای بیمارانی که اندکس DNA برابر یا بیشتر از 1.16 داشتند، میزان فوت 23.4 درصد در مقابل 33.3 درصد در گروه بیماران با اندکس DNA کمتر از 1.16 مشاهده شد (p<0.2). احتمال فوت بیماران با اندکس DNA کمتر از 1.16، 1.4 برابر بیشتر از بیمارانی است که اندکس DNA برابر یا بیشتر از 1.16 دارند RR=4.1) و A.R برابر 9.9 درصد بود(. خطر نسبی مربوط به نمونه تعمیم پذیری ندارد.
    نتیجه گیری
    اندکس DNA با پیش آگهی بیماران لوسمی حاد لنفوبلاستیک ارتباطی ندارد. لذا در شرایط فعلی شاید ضرورتی برای انجام اندکس DNA به صورت معمول نباشد اما در صورت فراهم شدن شرایط مطلوب با توجه به اهمیت شناسایی و تشخیص شاخص های اساسی به لحاظ ارایه روش درمانی مناسب تر و افزایش احتمال بهبود بیماران ارزیابی اندکس DNA در کنار بررسی اختلالات سیتوژنتیک سلول های سرطانی مغز استخوان به طور هم زمان سودمند خواهد بود.
    کلیدواژگان: لوسمی حاد لنفوبلاستیک، اندکس، DNA، فلوسیتومتری، اسیدهای نوکلئیک
  • صدیقه سادات نعیمی، محمد فیروزآبادی، گیتی ترکمان، شیرین نیرومنش صفحه 31
    سابقه و هدف
    چهل و هفت الی 82 درصد زنان در دوران بارداری دچار عوارض نامطلوب عضلانی- اسکلتی و کمردرد می شوند. اخیرا شواهدی مبنی بر ارتباط حس عمقی با کمردرد به دست آمده است. لذا با هدف ایجاد زمینه ای جهت بررسی های درمانی آتی در این تحقیق ارتباط دقت حس عمقی کمر با لوردوز کمر و شیوع و شدت کمر درد حین بارداری را بررسی و تعیین کردیم.
    مواد و روش ها
    تحقیق به صورت هم گروهی با تکرار ارزیابی ها در سه ماهه بارداری بر روی 16 نفر گروه باردار و 14 نفر گروه شاهد باردار انجام شد. پس از بررسی قوس کف پا و دقت حسی عمقی زانو، ثبت اطلاعات جمعیت شناختی، اندازه گیری زاویه قوس کمر، تعیین خطای فرد در بازسازی وضعیت 45 درجه خم شده از حالت ایستاده و معاینه بالینی همراه با تکمیل پرسشنامه کمر درد و تعیین شدت صورت گرفت.
    یافته ها
    در طول بارداری دقت حس عمقی تنه در هر دو گروه مورد و شاهد سیر نزولی داشت و در گروه مورد این تغییر معنی دار بود و تفاوت بین گروه مورد و شاهد نیز معنی دار بود (p=0.05). تغییر لوردوز کمر معنی دار نبود. بروز کمر درد و شدت آن در طول بارداری صعودی و روند آن در گروه مورد شدیدتر و تفاوت ها با گروه شاهد معنی دار بود. همبستگی معکوس و معنی داری بین دقت حس عمقی تنه با کمردرد اثبات شد.
    نتیجه گیری
    براساس یافته های حاصل ارتباط دقت حس عمقی تنه با بروز و تشدید کمر درد حین بارداری تایید شد و کاربرد روش ارزیابی معرفی شده در بررسی های درمانی آینده توصیه می شود.
    کلیدواژگان: حس عمقی تنه، کمر درد، بارداری
  • محمد اسدپور پیرانفر، امیر حمزه پردال، افسانه رجبیان، مرتضی عبداللهی صفحه 39
    سابقه و هدف
    آترواسکلروز بیماری مهم و مشکل سازی است که در حال حاضر عامل اساسی مرگ و میر به ویژه در جوامع صنعتی به شمار می رود. عوامل گوناگونی در پیدایش آن دخالت دارند که مهم ترین آن ها وراثت، اختلال لیپیدها و اکسیداسیون آن ها، رژیم غذایی، کم تحرکی، چاقی، سیگار، فشار خون بالا، تنش های روانی و دگرگونی های عوامل التهابی و عوامل انعقادی هستند. عوامل التهابی مانند CRP و فیبرینوژن هم به عنوان عوامل پیدایش آترواسکلروز مطرح هستند که بررسی آن ها به ویژه در هنگام درمان، برای پیگیری و پیش بینی بهبود بیماری دارای اهمیت به سزایی است. در این پژوهش بررسی میزان CRP و فیبرینوژن پس از دریافت آسپیرین انجام گرفته است تا شاید بتواند هم آگاهی های بیشتری فراهم آورد و هم در ارزیابی درمان کمک کننده باشد.
    مواد و روش ها
    در یک کارآزمایی بالینی از بیماران مبتلا به آترواسکلروز که بیماری التهابی دیگر نداشتند در سه نوبت، هنگام مراجعه، 3 ماه و 6 ماه پس از دریافت آسپیرین، نمونه گیری خون وریدی به منظور اندازه گیری CRP با روش ایمونوتوربیدومتری و میزان فیبرینوژن پلاسما به روش بیوره انجام شد. یافته های به دست آمده با نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون های اندازه گیری مکرر)آزمون (Hotelling و تی مزدوج تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج پژوهش بر روی 75 بیمار آترواسکلروزی 20) زن و 55 مرد(نشان داد که میانگین سنی برای مردان 52.23 سال و برای زنان 57.47 سال بوده است. همچنین میانه سن بیماران برای مردان 53 سال و برای زنان 58 سال بوده است. میانگین مقدار فیبرینوژن در مراحل مراجعه بیماران (پیش دریافت آسپیرین)، 3 ماه و 6 ماه پس از دریافت آسپیرین، برای زنان به ترتیب 331.6، 312.63، 295.83 در دسی لیتر، و برای مردان 322.81، 286.76 و 270.40 میلی گرم در دسی لیتر بوده است. میانگین مقدار CRP در مراحل سه گانه برای زنان به ترتیب 9.21، 8.6 و 8.36 میلی گرم در لیتر و برای مردان به ترتیب 8.96، 7.37 و 6.83 میلی گرم در لیتر بوده است. برای بررسی تفاوت میان اندازه گیری های متوالی میزان فیبرینوژن و CRP، از روش اندازه گیری مکرر استفاده شد. اختلاف مشاهده شده بین مقایر فیبرینوژن و CRP در سه مرحله اندازه گیری از لحاظ آماری معنی دار بود)به ترتیب P<0.014 و (P<0.003.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های این پژوهش می توان گفت که آسپیرین با کاستن از مقادیر CRP سرم و فیبرینوژن پلاسما در بیماران آترواسکلروزی به عنوان عامل مهم و موثر در بهبود آترواسکلروز عمل می کند.
    کلیدواژگان: بیماری قلبی- عروقی، آترواسکلروز، CRP، فیبرینوژن
  • عصمت باروتی، پریسا عبدلی سرشکی، مهندس ناصر ولایی صفحه 43
    سابقه و هدف
    نظر به اهمیت برآورد وزن نوزاد و عوارض شناخته شده تخمین ناصحیح آن و اختلاف نظری که در مورد روش های بالینی و سونوگرافی در برآورد وزن نوزاد وجود دارد و کاستی های تحقیقات قبلی و به منظور تعیین وزن نوزاد با روش های سونوگرافی و بالینی این تحقیق بر روی مراجعین به بیمارستان بوعلی انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق با طراحی مقطعی بر روی 300 زن حامله بالای 38 هفته حاملگی واجد شرایط انجام گرفت. تخمین وزن به روش بالینی با استفاده از ارتفاع قله رحم و روش استاندارد آن ها تعیین شد و در روش سونوگرافی نیز به وسیله متخصص مربوطه و با استفاده از دور سر، دور شکم و طول فمور و BPD انجام گرفت و نمونه ها پیگیری شد و پس از زایمان وزن آن ها دقیقا محاسبه تخمین قابل قبول برای مقیاس 10± درصد وزن واقعی هنگام تولد و 200± گرم وزن واقعی هنگام تولد هر یک از روش ها تعیین شد و با استفاده از آزمون مجذور کای و آزمون دقیق فیشر مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    در 300 نمونه واجد شرایط در سنین 26±5.4 سال و سن حاملگی 39.3±1.1 هفته با BMI 26±4.2 کیلوگرم بر مترمربع تحقیق انجام گرفت. وزن واقعی نوزادان هنگام تولد 3229±416.7 گرم بود و 3.7 درصد وزن بالای 4000 گرم، 2 درصد وزن کمتر از 2500 گرم و بقیه وزنی بین 2500 تا 4000 گرم داشتند. در روش تخمینی 74.6 درصد و در سونوگرافی 89.3 درصد برآوردها براساس مقیاس وزن 10± درصد قابل قبول بودند (P<0.05). این روش ها با مقیاس 20± گرم به ترتیب 51.6 درصد و 78.3 درصد نتیجه قابل قبول داشتند (P<0.000) و تخمین وزن با سونوگرافی در نوزادان کمتر از 4000 گرم بهتر از بررسی بالینی بوده است و برعکس تخمین در روش بالینی نوزادان بالای 4000 گرم بهتر از سونوگرافی بود (P<0.05).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که با توجه به دقت سونوگرافی، بعضی از عوارض هزینه و صرف وقت برای تخمین وزن جنین بهتر است از روش های بالینی استفاده شود و استفاده از سونوگرافی به موارد خاصی محدود شود.
    کلیدواژگان: وزن هنگام تولد، روش بالینی در تخمین وزن تولد، روش سونوگرافی در تخمین وزن تولد، وزن هنگام تولد، وزن بالای هنگام تولد
  • منصور رضازاده آذری، محمدرضا خرم زاده صفحه 49
    سابقه و هدف
    ترکیبات شش ظرفیتی کروم به صورت محلول و غیرمحلول که به مقادیر قابل ملاحظه ای در سیمان یافت می شوند از سوی موسسات بین المللی به عنوان عوامل سرطان زا در انسان شناخته شده اند. با توجه به عدم اطلاع از مقادیر ترکیبات شش ظرفیتی کروم در سیمان کارخانجات کشور، این تحقیق در سال های 1382-3 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    این تحقیق به روش توصیفی در چهار کارخانه بوشهر، هرمزگان، اردبیل و داراب انجام گرفت و نمونه های توده براساس روش شماره NIOSH901 از مراحل هشت گانه خط تولید به صورت احتمالی طبقه ای نمونه برداری و به روش های 7600 وNIOSH 7024 آنالیز شدند. مقادیر ترکیب کروم کل و ترکیبات شش ظرفیتی محلول و غیر محلول آن به تفکیک کارخانجات و مراحل تولید تعیین شد و مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    مقدار کروم کل در محصول نهایی سیمان چهار کارخانه بوشهر، هرمزگان، اردبیل و داراب به ترتیب 9.103±0.10، 7.85±8.7، 8.39±4.3 و 7.96±0.11 میلی گرم بر کیلوگرم و مقدار کروم شش ظرفیتی محلول به ترتیب 8.40±2.5، 64.3± 7.8، 8.10±2.4 و 6.28±2.3 میلی گرم بر کیلوگرم و مقدار کروم شش ظرفیتی غیر محلول به ترتیب 0.25±8.3، 33.1±9.5، 3.6±5.2 و 7، 2±2، 22 میلی گرم بر کیلوگرم اندازه گیری شدند. کروم کل کارخانه سیمان بوشهر در بالاترین حد و کارخانه سیمان اردبیل در کمترین سطح از سایر کارخانه ها بود که این اختلاف از لحاظ آماری نیز معنی دار است (p<0.001). کروم شش ظرفیتی محلول و غیر محلول کارخانه سیمان بوشهر در حد بالاترین و کارخانه سیمان اردبیل در کمترین سطح از سایر کارخانه ها بود که این اختلاف در هر دو مورد از لحاظ آماری معنی دار است (p 0.001).
    نتیجه گیری
    میزان ترکیبات کروم شش ظرفیتی در محصول نهایی کارخانجات سیمان ایران به مراتب بیشتر از سیمان کشورهای اروپایی است و این امر می تواند سلامت شاغلین در صنعت سیمان و کارگران ساختمانی را تحت تاثیر قرار دهد. از این رو، روش های جدید تولید سیمان جهت کاهش ترکیبات یاد شده در سیمان کشور توصیه می شود.
    کلیدواژگان: کروم کل، کروم شش ظرفیتی محلول، کروم شش ظرفیتی غیر محلول، استاندارد سیمان، کوره سیمان
  • پروین یاوری، میراحمد موسوی زاده، بهبود صدرالحفاظی، رضا خدابخشی، یدالله محرابی، حسین مدنی، جلال الدین خوشنویس صفحه 55
    سابقه و هدف
    سرطان پستان اولین سرطان رایج و مهم ترین علت مرگ ناشی از سرطان ها در زنان ایرانی است. براساس شواهد و گزارش های قبلی، میزان بروز این بیماری در بین زنان ایرانی به طور وسیعی در حال افزایش است. لذا شناسایی عوامل خطرساز و نقش احتمالی آن ها در ابتلا به این نوع سرطان از اهمیت به سزایی برخوردار است. این تحقیق به منظور تعیین نقش عوامل خطرساز مرتبط با سرطان پستان در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهدای تجریش تهران انجام شده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مورد- شاهدی تعداد 303 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان با تایید آسیب شناسی که در سال 1383 جهت پیگیری و انجام رادیوتراپی به بیمارستان شهدای تجریش مراجعه کرده بودند (گروه مورد) و 303 نفر از زنان بدون سرطان پستان مراجعه کننده به سایر بخش های بیمارستان فوق (گروه شاهد) مورد بررسی قرار گرفتند. داده های جمعیت شناختی، باروری، شیردهی، نوع و مدت مصرف قرص های ضد بارداری و هورمون درمانی، سابقه خانوادگی سرطان پستان، یائسگی و نظایر آن ها طی مصاحبه حضوری و تکمیل پرسشنامه گردآوری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با به کارگیری آزمون مجذور کای، نسبت های شانس با حدود اطمینان 95 درصد و نیز رگرسیون لجستیک انجام گرفت.
    یافته ها
    میانگین و انحراف معیار سنی در گروه مورد و شاهد به ترتیب 48.8±9.8 و 50.2±11.1)دامنه 24 تا 84) سال بود. در رگرسیون چند متغیره لجستیک، متغیرهای وضعیت تاهل CI:1.5-64.16)، (OR=9.82، سابقه رادیوگرافی از قفسه سینه در فاصله سن بلوغ تا سی سالگی CI:1.08-2.58)، (OR=1.67، تعداد تولدهای زنده، سن زنان در اولین تولد زنده، وضعیت یائسگی CI:2.36-5.30)، (OR=3.59 و استفاده از قرص های ضد بارداری CI:1.32-2.81)، (OR=1.96 در سطح 95 درصد معنی دار و عوامل خطر مهم برای سرطان پستان شناخته شده اند.
    نتیجه گیری
    با توجه به این که در مدل نهایی، متغیرهای وضعیت تاهل (مجرد بودن)، داشتن سابقه خانوادگی، سابقه رادیوگرافی از قفسه سینه قبل از 30 سالگی، تعداد کم تولد زنده، سن بالای مادر در اولین تولد زنده، یائسگی و مصرف قرص ضد بارداری به عنوان عوامل خطرساز مهم برای سرطان پستان شناخته شدند، توصیه می شود که افراد دارای این نوع عوامل خطر نسبت به مراقبت های لازم برای تشخیص زودرس از جمله خودآزمایی پستان به موقع اقدام کنند.
    کلیدواژگان: سرطان پستان، عوامل خطرساز، زنان ایرانی
  • فخری اصفهانی صفحه 63